۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

موج جدید دستگیری ها

با نزدیک شدن به 13 آبان و ترس رژیم از حضور معترضان ، موج جدیدی از دستگیری اصلاح طلبان و خانواده های آنها به راه افتاده است . آنها با خیال خام خود میخواهند با ترس و ارعاب مردم را از حضور اعتراضی منصرف کنند . سیزده آبان پاسخ دندان شکنی به آنها خواهیم داد


۱۳۸۸ مهر ۳۰, پنجشنبه

مذاكره اتمي با آمريكا و اسرائيل

خبرگزاري هاي خارجي خبر از مذاكره مقامات ايران و آمريكا بر سر غني سازي در خارج از خاك ايران داده اند و با اين حساب اين همه تبليغات و هزينه براي غني سازي داخلي همش شعار بود و آقايان براي اينكه به اهدافشون برسند سر تعظيم جلوي آمريكايي ها خم كردند ، اسرائيل هم خبر از مذاكره هسته ايي با ايران داده كه مقامات ايران تكذيب كردند و با اين حساب ميشه مطمئن بود كه مذاكره صورت گرفته و در صورت احساس خطر حضرات همه جور باجي ميدهند


بالاخره بايد احمدي ن‍‍ژاد به فكر فك و فاميلاش توي اسرائيل باشه


۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه

کمپین یک میلیون امضا برای تقدیر از انتحارگران

در پی انفجارهای استان سیستان و بلوچستان که به اعدام چند تن از جنایتکاران انجامید ، موجی از پیام های تبریک به خانواده آن شهید انتحارگر ارسال و مراتب قدردانی از ایشان به عمل آمد. در یکی از پیام های ارسالی از عزیزان انتحارگر خواسته شده بود سری هم به تهران و مقر نماز جمعه های این شهر بزنند و موجبات شادی امت را فراهم سازند. در همین راستا ایمیلی هم ساخته شده و به تقاضاکنندگان امکان می دهد تا درخواست های خود را در این باره ارسال کنند. کمپین یک میلیون امضا نیز برای تقدیر و درخواست از انتحارگران ایجاد شده و به زودی شماره حسابی برای واریز کمک های مردمی به این گروه ها اعلام می شود.

۱۳۸۸ مهر ۲۱, سه‌شنبه

فوری: بسیج و نیروهای پلیس دانشکده فنی را تعطیل کردند

شعارهایی که دانشجویان فنی دانشگاه آزاد تهران مرکز از ساعت 12 ظهر امروز سر داده بودند با ورود بسیجی های دانشگاه و بیرون از دانشگاه به کرکری تبدیل شد و تمام دانشکده را پر کرد. تعداد بسیجی ها نسبت به دانشجویان معترضی که شعارهای ضددولتی می دادند بسیار کمتر بود و همین مسئله حدود ساعت دو بعدازظهر باعث شد تا نیروهای پلیس وارد دانشگاه شوند و با کمک حراست و بسیج، دانشکده را به تسخیر دربیاورند و دانشجویان را از دانشگاه بیرون کنند. کلاس های ظهر به بعد این دانشکده به خاطر فضای متشنجی که بوجود آمد تعطیل شده و به جای دانشجوها، پلیس و بسیج و حراست در دانشگاه هستند.

دانشکده فنی را شعار برداشته؛ یکطرف سبزها و یکطرف بسیجی‌ها

خبر تکمیلی از تجمع دانشجویان فنی دانشگاه آزاد تهران مرکز این است که تعداد دانشجویان معترض دویست تا سیصد نفر هستند که بیشتر محوطه را در اختیار دارند و شعارهای ضد دولتی سر می دهند. در مقابل آنها گروهی حدودا سی تا پنجاه نفره از بسیجی هایی که انگار از بیرون دانشگاه آمده اند، دارند شعار می دهند "خونی که در رگ ماست هدیه به ..." کرکری دو طرف از ساعت 12 به بعد شروع شده و نمی دانیم شروعش به چه دلیل بوده.

فوری: دانشکده فنی دانشگاه آزاد شلوغ شده

چند دقیقه پیش بچه های دانشکده فنی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز (پونک) خبر دادند که دانشجوها دارند در محوطه دانشگاه شعار می دهند. شعارهایی در حمایت از خاتمی و موسوی و جنبش سبز و به مناسبت سالگرد تولد خاتمی. ارتباط تلفنی قطع شده و موفق به تماس نمی شویم. در صورت کسب خبر جدید اطلاع رسانی می شود.

۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

13 آبان متفرق نشویم، پیشنهاد می کنم جلوی سفارت امریکا برویم

روز 13 آبان قرار است روز مهمی برای جنبش سبز باشد. از یک هفته پیش اطلاعیه ها و پوسترهای مربوطه دارد ردوبدل می شود و در میان مردم هم زبان به زبان می گردد. اما آیا قرار است آن روز جلوی سفارت روسیه برویم؟ به نظرم این ماجرا مشکلاتی دارد که قابل پیش بینی است. اول اینکه آنجا راهپیمایی جریان ندارد و مفتخورها همه جمع می شوند توی خیابان طالقانی و دوربین های تلویزیونی و احیانا رسانه های خارجی هم همین طور. دوم اینکه متفرق کردن و بستن مسیرهای منتهی به سفارت روسیه قطعا در دستور کار نیروی انتظامی قرار می گیرد و آن وقت برای جمع شدن جلوی سفارت امریکا کاری نمی شود کرد و 13 آبان از دستمان می رود. پیشنهادم این است که مثل روز قدس همان جایی جمع شویم که تظاهرکنندگان دولتی جمع می شوند. ما قرار است مثل روز قدس این روز را هم تسخیر کنیم و این کار زمانی انجام می شود که تعداد و رنگ و نیرویمان را به رخ آنها بکشیم. دوستان در این باره به جمع بندی برسند تا دیر نشده.

۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

بعد از اعتراف احمد خاتمی، سخنان مرتضی طلایی نشانه دیگری از موفقیت جنبش سبز

بعد از اینکه سخنران منفور نماز جمعه های تهران یعنی احمد خاتمی به شعار جمهوری ایرانی و تجمع کنندگان سبز روز قدس حمله کرد، حالا مرتضی طلایی هم به انتقاد از اسکناس های سبز و شعارنویسی ها علیه مقامات نظام پرداخته و به بانک مرکزی پیشنهاد داده که این اسکناس ها را جمع آوری کند! از سوی دیگر شعارنویسی در اتوبوس ها و مترو هم خشم آقایان را برانگیخته و بدجور سردرگم شده اند. اینها همه یعنی اینکه دم همه سبزها گرم.

۱۳۸۸ مهر ۱۴, سه‌شنبه

13 آبان روز ماست حتی اگر احمد خاتمی سخنرانش باشد

خوشحالم که بالاخره فراخوان های دولت میرحسین موسوی و حامیانش برای دعوت به تجمع 13 آبان روی بالاترین آمد. جوش و خروشی دیگر لازم است. باید جواب حدادها و لاریجانی ها و همه جیره خوارهای وابسته به کودتا را بدهیم. از همین حالا اطلاع رسانی به دانش آموزان و دانشجویان را شروع کنیم و روز سبز دیگری بیافرینیم. وقتی روز ضد اسراییلی قدس با صدای ما به جهانیان رسید، چرا روز 13 آبان که روز مبارزه با استکبار است، بی صدای ما برگزار شود؟ این روز هم مال ماست حتی اگر احمد خاتمی سخنرانش باشد و از انقلاب تا هفت تیر مامور بکارند و شیرودی را هم لانه سگ های رژیم کنند.

۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه

دختر مومن و مذهبی به خواستگار احمدی نژادی جواب رد داد

یکی از نزدیکانم که طرفدار احمدی نژاد است، دیروز مرا در خیابان محله دید و خواست برایم دردل کند. اول کمی به سبز پوشیدنم و طرفداری هایم از موسوی غر زد و بعد که سر دلش باز شد، چند تا از ماجراهای مربوط به خواستگاری های اخیرش را برایم تعریف کرد که یکی از آنها خیلی مهم است. او که به زعم خودش آدم مذهبی و حزب الهی و پیرو ولایت فقیه است، دنبال دختری می گردد که با 14 سکه بله را بگوید. هر چه به او گفتم دوره و زمانه عوض شده و دختر 14 سکه ای پیدا نمی شود و باید دیدگاهت را عوض کنی و... به گوشش نرفت و استدلال های اعتقادی خودش را داشت (که البته محترم است) اما جالب اینجاست که با دختر یک خانواده بر سر تعداد سکه ها و نحوه عروسی به توافق می رسند ولی به یکباره با شرط عجیبی از طرف دختر مواجه می شود. دختر که فردی بسیار محجبه و مذهبی و حتی انقلابی بوده و همه جوره با معیارهای مذهبی این جوان بسیجی همخوانی داشته، شرط می گذارد که اولا دور آخوندها را باید خط بکشی (چون گفته که فقط به دو سه تا آخوند اعتقاد دارد - ولی اسم آنها را نگفته) و دوم اینکه دور احمدی نژاد را هم باید خط بکشی و حرفی از او به میان نیاوری. این بسیجی که فکر می کرده دختر مورد علاقه اش از همه نظر مطابق با معیارهای اوست و تمام شرایط و ملاک های متشرعانه اش را پذیرفته، درجا میخکوب می شود و می گوید آخه احمدی نژاد چه ربطی به زندگی ما داره... طفلک مادرمرده نمی دونید چه حالی داشت وقتی اینها را تعریف می کرد. اصلا فکرش را هم نمی کرد که یکی از مومن ترین و نجیب ترین دخترهایی که سراغ داشته، "خط کشیدن دور احمدی نژاد" را ملاک ازدواج عنوان کند. حالا نوبت من بود که نصیحتش کنم ولی کجا بود گوش شنوا؟ سری دارد و سودایی... ولی فکر می کنم آن دختر تا همین جا هم درس های زیادی به این بسیجی داده و به اندازه یک عمر زندگی، او را راهنمایی کرده است. خوشبخت شوی خواهر.

جستجوی این وبلاگ